راه من.. نگاه توست.. پلک نزن! بی راهه میروم...
دنیا با خنده
تاريخ : | 23:52 | نويسنده : shaahin.tiham

یکی از بزرگترین فانتزی های من اینه که وقتی یه نفر تو خیابون میخوره زمین بجای

اینکه بهش بخندیم دستشو بگیریم و بلندش کنیم...!!!


تاريخ : | 23:49 | نويسنده : shaahin.tiham

یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم بچه دار بشم دخترم بزرگ شه بعد اون و

مامانشو بصورت “دخترا” صدا بزنم !!!

خیلی درامــاتــیـکــه ^_^


تاريخ : | 23:48 | نويسنده : shaahin.tiham


یکی از فانتزیام اینه که رئیس یه شعبه بزرگ بانک بشم بعد بهم پیشنهاد اختلاس کنن ولی من قبول نکنم بعد شب که دارم تو خیابون با ماشینم برمیگردم خونه (پراید سفید) یهو موبایلم زنگ بخوره و همونایی که بهم پیشنهاد دادن بهم بگن ما دختر همسایه رو گروگان گرفتیم اگه واست مهمه بیا به این آدرس بعد من با مُشت بکوبم رو فرمون و داد بزنم لعنتی ! بعد موبایلو پرت کنم تو خیابون بعد داشبورد ماشینو باز کنم و خشاب تفنگمو پر کنم بعد برسم به اون برجِ نیمه کاره و متروک و داد بزنم کجایین لعنتیا ؟؟؟ بعد یهو ببینم دختر همسایمونو با طناب آویزون کردن به سقف اونم هی داد میزنه بعد ۷ و ۸ نفرم دورم کنن بعد من همشونم تا سرحده مرگ بزنم و برم طنابو باز کنم که یهوو یه چاقو بره تو شیکمم بعد ببینم کاره دختر همسایمون بوده و درحالیکه خون داره فواذه میزنه بهش بگم چرا با من این کارو کردی ؟ اونم یه لبخند کثیف بزنه و بگه اینا همش نقشه بود ، من با اونا همکارم بعد درحالیکه داره میره بهش بگم Game Over … اونم تا برگرده به من نگاه کنه منم کنترل بمبو از تو جیبم در بیارم و ساختمونو منفجر کنم !


تاريخ : | 23:47 | نويسنده : shaahin.tiham

فانتزی من اینه که هیچ بچه ای بخاطر بی پولی حسرت توپ فوتبال پسر همسایه رو نخوره یا به باباش نگه بابا چرا ما مرغ نمیخوریم ولی پسر همسایه هرشب بساط جوجه کباب دارن یا هیچ بابای سر پیام بازرگانیا کانالو عوض نکنه که مبادا پسر کوچکش حسرت چیزی رو بخوره
وسلامتی پدرایی که هرصبح ساعت 5 میرن سرکارو هرشب ساعت 11 میان خونه تازه تو خونه میخوان پینه های دستشونو کسی نبینه و هیچ وقت ناشکری خدارو نمیکنن
خدا همشونو زنده نگه داره بالای سر زن و بچه هاشون .....

اگه قبول دارین لایک کنین لطفا.


تاريخ : | 23:45 | نويسنده : shaahin.tiham

یکی از فانتزیام اینه یه دختری به نام دریا بیاد میونه ی

منو با اولین عشقم که اسمش دنیائه به هم بزنه بعدشم اولین عشقم منو ترک کنه بره

، منم یه گیتار بردارم برم ترمینال شرق سوار اتوبوسای شمال شم بیام شمال

از سر ترمینال یه تاکسی بگیرم بیام لب دریا بعشدم گیتارو از کیسش

دربیارم بشینم رو شنا، راستی آتیشم روشن کنم … بعد همزمان

هم گیتار بزنم هم این شعرو بخونم : دریـــــــــــــــــــا اولین عشق

مرا بردی ، دینــــــــــــــــا دم به دم مرا تو آزردی …


تاريخ : | 23:44 | نويسنده : shaahin.tiham

یکی از مهم ترین فانتزیام اینه که وقتی به استاد میگی خسته نباشید

بگه خداحافظ و از کلاس بره بیرون


تاريخ : | 23:22 | نويسنده : shaahin.tiham

متاسفانه ندارين! البته تقصير هم ندارين!

من چيكار كنم ندارين ديگه!

دست خودتون نيست كه ندارين!

خب ندارين ديگه بابا

.

.

.

لنگه ندارين!

این خدمت تمام دنیا با خنده ها 9karetonam


تاريخ : | 23:19 | نويسنده : shaahin.tiham

غضنفر با زنش رفته بوده سينما، تو فيلم يهو يه گاوه شروع مي‌كنه

دويدن طرف تماشاچيا. غضنفر يهو ميپره زير صندلي
زنش ميگه: ‌بابا خجالت بكش! اين فيلمه
غضنفر ميگه: زن! من و تو مي‌دونيم فيلمه، گاوه كه نمي‌دونه!


تاريخ : | 23:17 | نويسنده : shaahin.tiham

غضنفر ساندويچ‌ فروشي داشته، ‌

يك روز يك بابايي مياد ميگه: ‌

قربون يك ككتل بده، ‌فقط بي‌زحمت توش گوجه نگذار.
غضنفرميگه: آقا امروز اصلا گوجه نداريم،

ميخواي خيارشور نگذارم؟!


تاريخ : | 23:11 | نويسنده : shaahin.tiham

غضنفر از ساختمون ده طبقه ميفته پايين،

همه جمع ميشن دورش،

ازش ميپرسن: آقا چي شده؟

ميگه: والله منم تازه رسيدم!


تاريخ : | 23:11 | نويسنده : shaahin.tiham

معتاده پيغام‌ گير ميخره، پيغامشو ميذاره: هَشتم... ولي خَشتَم!

فرستنده :علی اچ تی


تاريخ : | 23:10 | نويسنده : shaahin.tiham

عربه هي باد معده میزده، بعدش يك ليوان آب ميخورده.
ازش ميپرسن: چرا هي بعد از گوزيدن آب ميخوري؟
ميگه: ولك، اگه آب نخورم كه گرد و خاك ميشه !


تاريخ : | 16:45 | نويسنده : shaahin.tiham

زن و شوهری در اثر گاز گرفتگی

جان باختند !شهروند گرامی تا بوس هست گاز چرا؟


تاريخ : | 16:43 | نويسنده : shaahin.tiham

غضنفر سرشو با شامپو ولی بدون آب میشسته

بهش میگن چرا آب نمی ریزی؟

میگه :

آخه روش نوشته مخصوص موهای خشک!!!

فرستنده:علی اچ تی


تاريخ : | 16:41 | نويسنده : shaahin.tiham

سه معجزه زنها : بدون اینکه علف بخورن شیر میدن بدون

اینکه زخمی بشن خون رزی میکنن گوشت

بدون استخون صفت میکنن

فرستنده : nido

تاريخ : | 16:40 | نويسنده : shaahin.tiham

يه جايي جشن بوده،

حیف نون همينجوري ميره تو و شروع ميكنه به رقصيدن و بخور بخور

يكي ازش ميپرسه: ببخشيد! شما رو كي دعوت كرده؟

 حیف نون ميگه:

من از خونواده عروسم.

يارو ميگه: ببخشيد، ولي اينجا جشن تولده!!!

فرستنده:علی اچ تی


تاريخ : | 16:39 | نويسنده : shaahin.tiham

گناه كلاغ چيست كه هر وقت مي خواهد

چهچه بزند صداي قارقار از گلويش بيرون مي آيد


تاريخ : | 16:38 | نويسنده : shaahin.tiham

تو صحراي قلبم تو تنها شتري !


تاريخ : | 16:37 | نويسنده : shaahin.tiham

نامه حیف نون به دوست دخترش:

همیشه در قلب منی مادر!

فرستنده:علی اچ تی


تاريخ : | 16:36 | نويسنده : shaahin.tiham

می دونی چرا عروس و داماد بعد از عقد عسل می خورن؟

تا مزه گ...ی که خوردن عوض بشه!